این منتقد سینما در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: اساساً فیلم های ایرانی و سینمای ایران به شخصیت و شخصیت پردازی و در امتداد آن به قهرمان نیاز دارد. در سال های پس از انقلاب اسلامی اغلب فیلم های ایرانی موضوع محور یا حادثه محور بوده اند از همین رو مخاطبان سینما به ندرت توانسته اند از طریق همذات پنداری و همراهی با شخصیت ها فیلم های سینمای ایران را دنبال کنند از همین رو و با لحاظ این ضعف بزرگ سینمایی شاخصه بزرگی پیش روی سینمای ایران قرار می گیرد با عنوان دستمایه قرار دادن زندگی شخصیت های مطرح تاریخی و اجتماعی کشور؛ در واقع افزون بر سوژه ها و داستان های برگرفته از واقعیت های جامعه در آثار ایرانی جای پردازش شخصیت های ملی و قهرمان های جبهه های مختلف جنگ، سازندگی و همچنین کاراکترهای جهانی علمی، ورزشی و فرهنگی کشور در سینمای ایران و آثار سینمایی دیده نمی شوند.

وی ادامه داد: این در حالی است که بسیاری از شخصیت های آشنای ملی و مردمی با ویژگی های مثال زدنی در قالب پهلوان ها و اسطوره ها در فرهنگ کشور جایگاهی شایسته دارند از همین رو ضرورت تام دارد تا در آثار فرهنگی و هنری و به ویژه سینمایی به شخصیت های مهم ملی، دینی و اجتماعی پرداخته شود. از این طریق می توان اضافه بر آنکه ادای دین نسبت به شخصیت ها صورت گیرد مخاطبان به ویژه نسل جوان با آن ها آشنا شده و زمینه به صورت گسترده برای بروز و ظهور قهرمان در سینما مهیا شود. باید توجه داشت که در این راستا پژوهش و واقع نمایی و پردازش درست شخصیت ها با رعایت ویژگی های شخصیتی و زندگی قهرمان ها به تصویر کشیده شود.

آذین با بیان اینکه بسیاری از شخصیت های ملی و دینی و جهانی کشور در عرصه های مختلف ادب و هنر و جهاد و ایثار و فداکاری در راه میهن نزد مردم دارای احترام والا هستند اظهار داشت: به همین دلیل لازم است در آثار هنری با در نظر گرفتن احترام آمیز باورها و نگاه مردم و حفظ و وفاداری به خصوصیات شخصیت ها آثار شخصیت محور سینمایی و هنری تولید گردد.

این مدرس سینما خاطرنشان کرد: بنیاد انحرافی فارابی، بازوی اجرایی سازمان اشتباهی سینمایی، باتولید فیلم تلخ و ضد ملی وضد مردمی «غلامرضاتختی» به کارگردانی بهرام توکلی گامی بلند در قهرمان و پهلوان کشی برداشته است! از نگاه سازندگان این فیلم و همچنین موضوع ها و مضامین و نحوه پرداخت آن ها، غلامرضاتختی، نه فقط جهان پهلوان که حتی پهلوان هم نیست، بلکه بر خلاف باور ملی مردم، تختی فارابی و توکلی، یک انسان زبون است که با ارتکاب گناه خودکشی مرتکب گناه کبیره شده وسزاوار آتش جهنم و نکوهش است.

وی افزود: به همین دلیل اوپهلوان نیست، زیرا پهلوانان چنین نمی کنند. فیلم یادشده که بر اساس وتأیید اسناد ساواک ساخته شده برای جلوه دادن مرگ تختی پهلوان به عنوان خودکشی، تولید شده است، افزون برنمایش و افشای تمایل وگرایش فارابی و سازمان سینمایی و توکلی، به پهلوی و تختی کشی، ب اورایرانیان  راهم کشته است. تاریخ ملی ومردمی ایران، گواه آن است که پهلوی و مزدوران ساواک، هزاران مبارز ومخالف و چهره های ملی و مردمی مانند تختی و... رابه قتل رسانده و با دروغ پردازی، صحنه سازی و جعل سند، مرگ آن ها را، خودکشی اتفاقی و طبیعی جلوه داده اند.

آذین در پایان افزود: تأیید و تبلیغ خودکشی تختی بزرگ به دلیل اختلاف باهمسرش از این قهرمان، چهره ای ضعیف، ذلیل وگناهکار به جامعه ارائه می کند. آیا این همان چیزی است که تخریب گران تختی درپی آن بوده اند؟ اگرچنین است که فیلم «غلامرضاتختی» نشان می دهد، هست! باید به سازندگان این فیلم تبریک گفت، چراکه در نابودی شخصیت و عزت و آبروی غلامرضا تختی موفق شده اند. باتوجه به تجربه تولید فیلم پهلوی پسند تختی وتوفیق سازندگان آن در به ذلت کشاندن جهان پهلوان، هجو پهلوانان وپهلوانی واسطوره زدایی، پیشنهاد می شود، تخریب گران سینما و باورهای مردم، به تولید این نوع فیلم های ضدپهلوانی خود ادامه دهند، زیرا ایران آزاد و سرفراز پر است از قهرمانان وپهلوانانی که در دفاع از هویت، آزادی، شرف، استقلال وسربلندی وطن درخشیده اند!